آخرین مطالب
امکانات وب
در یک جامعه طی دوران مختلف عواملی موجب شدند تا مردم نسبت به کارگزاران خود احساس بی اعتمادی و بدبینی داشتند. به مرور با افزایش ناکارآمدی و انباشتگی مشکلات، در نهایت تغییر نوع حکومت و نظام سیاسی یا دولت ها ناگزیر تنها راه برون رفت از این مشکلات پیش روی آن جامعه قرار می گرفت. به گونه ای که علی رغم قبول برخی اصلاحات مردم راضی نمی شدند، علت هم اقدام دیر هنگام مسئولان جهت ایجاد اصلاحات بوده است یا اگر هم قبول می کردند، اصلاحات را به طور ناقض یا به گونه ای انجام می دادند که نتایجی مثبتی به همراه نداشت و برای شخص حاکم و دیگر مسئولان حداقل دخالت در مسئولیت و نظارت را در بر می گرفت. به عنوان مثال، در دوره قاجار مردم با درخواست پی در پی خواستار ایجاد یک نظام مشروطه بودند، در مرحله اول شاه قبول نمی کرد، با افزایش فشارها و پایداری مردم بر این خواسته، نظام حاکم قول ایجاد اصلاحات مورد نظر را در یک دوره چند ماهه را داد، بعد از آن که مردم به آرامش نسبی رسیدند، نظام حاکم از اصلاحات موردنظر سرباز زد. با فشار حداکثری مردم و اعتصابات گسترده و با حمایت همه اقشار شاه مجبور به امضاء نظام مشروطه گردید. در جوامع اگر اصلاحات مورد نیاز دیر اقدام گردد، نتایج زیان بار و چه بسا غیر قابل تصوری به همراه خواهد داشت. مثلا، دندان انسان را در نظر بگیرید، اگر ابتدی امر که دچار پوسیدگی می شود مورد درمان قرار گیرد، نیازی به کشیدن و دور انداختن دندان فاسد نیست، ولی اگر به محض مشاهده لکه بر سطح دندان به آن بی توجهی کنیم به مرور این مشکل از سطح به عمق می رسد و ریشه ها را درگیر و سست می کند، نهایت یا هزینه درمان خیلی بالا می رود یا این که باید کلا دندان را از جا کند. مشکل در جامعه همین شکل است که در ابتدای امر حل نشود بعد از یه مدتی مشکلات به شکل پاندومیم وار و جنبه های مختلفی پیدا می کند.
همزمان با حکومت قاجار، در کشور ژاپن یکسری اصلاحاتی انجام گرفت. در سال 1879 انتظار مردم از خواسته هایشان یعنی نظام مشروطه و مجلس قانون گذاری به تنگ آمد. بسیاری شان خواهان اقدام فوری بودند از جمله عاجل ترین نیاز، اطلاحاتی در قوای مقننه، قضائیه و اجرائیه بود. در نتیجه مسئولین متوجه شدند که یگانه راه باز گردندان اعتماد مردم به دستگاه حکومت، اعلام مشروطه است. پیامد آن دوره طلائی میجی شکل گرفت، که کم کم زمینه ساز قدرت و توسعه کشور ژاپن گردید.
دستگاه ها و سازمان هایی که در همه کشورها وجود دارد، ولی صرف وجود یک سازمان، نهاد و قوا نشانه مردم سالار بودن آن جامعه نیست، بلکه چگونگی تاثیرگذاری آن ها بر روند تصمیم گیری و سیاست هاست، نشان می دهد در جامعه قدرت بین همه دستگاه ها به منظور ایجاد کارکرد صحیح و سریع فراهم می باشد و مردم هم از طریق وجود یکسری فرآیندها بر روند تصمیم گیری دستگاه های انتخابی خود نظارت و تاثیرگذارند و به عبارتی حرف مردم و مسئولین در موضوعات اساسی، یکی و واحد است. با شکل گیری توازون قدرت در بین نهادها و همچنین عدم موازی کاری شاهد شکل گیری یک سیستم کارآمد خواهیم بود.
اعتماد در جامعه به مرور شکل و افزایش می یابد، اگر در جامعه به مرور نتوانیم اعتماد را جلب و افزایش دهیم، ناچارا راهی جز اصلاحات و سروسامان دهی دوباره سیستم جهت شکل دهی ساختار مناسب نداریم، چرا که اگر برای توسعه ,پله های محتلفی در نظر بگیریم، یکی از پله های مهم آن اعتماد دو سویه بین مردم و مسئولین است.
برچسب : نویسنده : hosseinyadollahnia بازدید : 62