جغرافیا و توسعه

ساخت وبلاگ

در این نوشته تاثیر علم جغرافیا در رسیدن به توسعه مورد بررسی قرار می گیرد. جغرافیای سرزمین ما از تنوع زیادی برخوردار است. در واقع عوامل مختلف طبیعی (ناهمواری، تنوع آب و هوا، موقعیت های مکانی و ...) و عوامل انسانی (جمعیت توانمند و جوان، تنوع فرهنگی، آثار باستانی و تاریخی فراوان)، استعداد و توانایی خاص خود را دارد که بهره گیری از آن، جهت رفع خواسته ها با توجه به ظرفیت های مکانی در برنامه ریزی ها، منجر به توسعه اقتصادی، اجتماعی و تعادل منطقه ای می شود. شناخت توان های جغرافیایی، درک صحیح از ظرفیت های محیطی و شناخت ظرفیت های نیروی انسانی، راه حل مناسبی برای نائل شدن به اهداف توسعه پایدار است. بی توجهی به این عوامل موجب عدم تعادل بین سه رکن جمعیت، فعالیت و محیط در فضای جغرافیایی و همچنین موجب گسیختگی فضای زیست و فعالیت، اتلاف قابلیت­های فضا و هدر رفتن استعدادها، حاشیه­ای شدن مناطق و فشار به ظرفیت­های عرصه محدود، تشدید نابرابری­های فضایی، نارسایی و توزیع نامناسب خدمات، اختلال در توسعه متوازن و یکپارچه منطقه­ای و ... خواهد شد.

از جمله اصول جغرافیایی که با مفاهیم توسعه پایدار مراقبت دارد، عبارتند از:

عدالت جغرافیایی: عدالت زمینه را برای دسترسی همگان از سرمایه (مادی و معنوی) فراهم می کند. توجه به بحث عدالت جغرافیایی یعنی همه ظرفیت های گستره سرزمین مورد بهره برداری بهینه قرار می گیرد. این مورد علاوه بر این که از روند قطبی شدن و تمرکزگرایی جلوگیری می کند، این اطمینان حاصل می شود که هیچ نقطه یا منطقه ای از سرزمین از توسعه بی بهره نمی ماند.

توازن جغرافیایی: توازن یعنی بهره برداری از ظرفیت ها به گونه ای است که سکونتگاه های مختلف کوچک و بزرگ جوامع انسانی در سطح مناطق مختلف با همدیگر دارای ارتباط مناسب و دوطرفه بوده و رابطه زنجیر وار بین مناطق مختلف وجود دارد. به عبارتی نقاط مختلف کوچک و بزرگ هرکدام دارای نقشی هستند و در ایفای آن مکمل یکدیگر می باشند.

ظرفیت های مکان: همه فعالیت های انسان در قالب مکان شکل می گیرد و این فعالیت ها دارای ارتباط فضایی با هم هستند. هدف توسعه خوشبختی انسان ها با توجه به ظرفیت های مکانی است. بنابراین، شناخت مکان جغرافیایی برای بهره برداری از ظرفیت های آن اهمیت دارد. به عبارتی با شناخت ظرفیت های مکانی و برقراری ارتباط مناسب بین مکان های مختلف زمینه برای توزیع مناسب جمعیت فراهم می شود.

ارتباط جغرافیایی: یکی از مباحثی که برای توسعه مطرح است، اینست که جامعه انسانی در یک محل، ناحیه، منطقه و ... بدون ارتباط با نواحی و مناطق اطراف خود نمی توانند به حد اعلای توسعه دست یابند. گاهی اوقات با هم افزایی بین ظرفیت مکان های مختلف، زمینه برای شکوفایی هرچه بیشتر فراهم می کند. این ارتباط باید به شکل خوشه ای و زنجیره ای بین نقاط مختلف هم رده و همچنین با سایر نقاط و مناطق بزرگتر مطرح است. ابتدا این ارتباط در سطح پایین تر بوده و به مرور زمان با شناخت ظرفیت ها فراگیرتر و سازمان یافته تر می گردد.

توزیع جغرافیایی: در توزیع و تخصیص سرمایه گذاری های مختلف باید به به مکان و فضای جغرافیایی توجه نمود. در صورت توجه به این فاکتور از توزیع منابع مختلف به صورت بخشی که آثار ناخواسته ای دارد، جلوگیری می گردد. توزیع فضایی مناسب از نابرابری های ناحیه ای و منطقه ای در سرزمین جلوگیری می کند.

در پایان قابل ذکر است، یکی از علل مهم در شکل گیری توسعه ای که در آن جزیره خوشبختی در بین اقیانوس فقر و عقب افتادگی در جغرافیای کشور مشاهده می شود، بی توجهی به اصول مطرح شده فوق است. اصول مختلفی که مطرح گردیدند دارای ارتباط نزدیک با هم بوده و بی توجهی به هریک از آن ها در فرآیند توسعه سرزمین می تواند توسعه را به شکل قطبی (مرکز برخوردار و حاشیه کم بهره)، نامتوازن (عدم شکل گیری ارتباط بین نقاط کوچک و بزرک در یک منطقه با هم)، نامتعادل (شکل گیری عده ای قلیل غنی و عده ای کثیر در فقر)، توسعه ای مخرب (بهره مندی بیش از از یک مکان و عدم بهره گیری از نقاط دیگر) را به همراه دارد. علم جغرافیا با شناخت وضع موجود، در کنار آن شناخت ظرفیت ها و توانایی مناطق مختلف و ارائه راهبرد مناسب جهت بهره برداری از آن هاست. در نتیجه با بکارگیری این علم، در یک فضای جغرافیایی توزیع مناسب و متعادل جمعیت، فعالیت و منابع در تمام سطوح سرزمین برقرار می شود.

استراتژی توسعه...
ما را در سایت استراتژی توسعه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hosseinyadollahnia بازدید : 92 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 7:08